دیکشنری
داستان آبیدیک
اعضا اداری
english
1
general
::
personnel, staff
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
اعزام به عنوان سفیر به یک کشور خارجی
اعزام داشتن
اعزام سریع و به موقع آمبولانس
اعزام نماینده
اعزام کردن
اعسار
اعسار و افلاس
اعشار
اعشاری
اعصاب
اعصاب محرک رگ ها
اعصاب محیطی
اعصار
اعصه و اعیان
اعضا
اعضا اداری
اعضاء
اعضاء هیات منصفه
اعضای بدن
اعضای تمام وقت
اعضای حس
اعضای رده پایین شرکت
اعضای شهرداری
اعضای منتخب شورای راهبردی
اعضای هیئت منصفه را انتخاب کردن
اعضای هیات علمی
اعطا شده قطعی
اعطا کردن
اعطا کردن اعطاء
اعطا کردن تابعیت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید